پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 12 روز سن داره
حسناحسنا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

ثمره عشق

پسری 10ساله به همراه خواهر 4ساله

چه گذشت

1391/11/9 11:32
86 بازدید
اشتراک گذاری

میدونی مامانی از روزی که از خونه رفتیم تا وقتی برگشتیم تقریبا ی چهل روزی شد روزای اول رفتنمون مادر از کربلا برگشت ما اونجا بودیم اما مامان حالش بد بود کمک که هیج اما حتی نتونست کنار مادر پیش مهمونا باشه همینطور از سردرد افتاده بودم.ولی بابایی کلی کمک کرد ازش ممنونیم.و مامان جان و عمه سمیه و عمه مریم هم امدند دیدن مادر.

شما توی اولین مراسم فرهنگی هم شرکت کردی مراسم شعرخوانی که برای خاسته بود .خدا بر او از انوار بهشتی بباراند.

بعدهم که نوبت رسید به سونو و دکتر و.................. .و دیدن روی ماه شما .دست تکون دادنت برای مامان که دلش را بردی .خوردن دستت که الهی قربونت برم من دارم این همه چیز میخورم که دستت را نخوری .و مهمتر از همه اینکه برای ما مشخص شد که شما ی گل پسر خوشکل وماهی فدات بشم الهی.

و هفته بعدترش بابایی با هزار دردسر تونست پرواز گیر بیاره و بیاد مارا ببینه.

و خرید لباسای خوشکل برای پسرگلم که ایمیل کردیم برای بابایی و اونم کلی ذوق کردو برات توی وبلاگت گذاشته بود.

و امتحانات من و بابایی شروع شد .و به لطف قدم شما این ترم امتحانای مامانی نمره اش از ترمای قبل بالاتر شد.

و ما کلی باز صبر کردیم تا بابایی امتحاناش تموم شد و امدپیشمون و من و شما وبابایی با مادر باهم چهارتایی رفتیم چیزای خوشکل برات خریدیم تا وقتی بیایی ازش استفاده کنی .تخت ،کالسکه،کریر،لوازم بهداشتی و کلی لباسای دیگه.که ازشون عکس نگرفتم تا برات بذارم.

و مامان مریض میشود و نگران شماست که توی دلش ناراحت نباشی پسرم.و من و بابا و شما به خونه خودمون برمیگردیم.

و بابایی کارای خیلی خوشکلی برامون انجام داده بود که دیگه اینا میخوام فقط برای من و بابا بمونه .

امیدوارم پسرم تو هم وقتی عاشق بشی و مثل بابایی بتونی عشقت را ابراز کنی .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره عشق می باشد