پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 10 روز سن داره
حسناحسنا، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

ثمره عشق

پسری 10ساله به همراه خواهر 4ساله

برکت های ذی الحجه

چه اعیاد با برکتی است قربان و غدیر. پسرم با قربان ابراهیم پاره تنش را به فرمان خدا قربانی خواست کند و حسین در عرش برین ضمانت کرد برای دادن پاره های تنش برای بخشیدن اسماعیل به ابراهیم پاره تنم حسین با برکت است و ابراهیم با برکت است و اسماعیل نیز. و غدیر تمامی اینها را در برمگیرد عیدی برای اکمال دین شیعه بودن نباید فقط در خونمان باشد شیعه بودن باید در جانمان باشد . علی یعنی اکمال دین علی یعنی تمامی دین علی یعنی 11معصوم در پس او. و علی یعنی تمامی عشق یعنی تمامی عالم پسرم امیدم چنان است که علی وار زندگی کنی علی پارسا بود و تو پارسایی علی وار باش. از برکات این ماه در سال اول زندگیت همین بس که دندان دهنده ات در دو عید دو ...
2 آبان 1392

روزی

همزمان با عید قربان برایت غذای کمکی شروع کردیم .مامان طوبی درست کرد و انرا به تو  چشاند و وسعت رزق دهد به مامان طوبی   پسرم باشد که همیشه حلال باشد روزیت سفره ات پهن و نانت گرم باشد در همه حال. و خدا کمک کند تا هیچ کودکی بر زمین گرسنه نباشد.   ...
2 آبان 1392

روسری دخترم یا شلوار پسرم

  اینم شلواری که قبلا بدون پارسا گذاشته شد ه بود همونی که مامان طوبی وقتی تو یکماه بیشتر نبود توی دل مامانی بودی برات دوخت  و الان در تن تو. قضیه مثل شلوار دو کش ها می مونه که بعضی فقط میدونند چیه الهی ازادی وازه مقدسی است از کسی ازادی را مگیر. پسرم ازاد باش و ازاده . و هیچگاه نه دربند باش و نه دربند کن. ...
19 مهر 1392

حریم حرم

رفتیم به پابوسی امام رضا ترا بردیم تا بتوانیم باز بوی بهشت را استشمام کنی پسرم تو خوب بودی حتی مواقعی که مادر نماز میخواند تو ارام میخندیدی و بازی میکردی به گمانم با فرشته ها سرگرم بودی ...
5 مهر 1392

بدون عنوان

پسرم بلاخره توانستی در دستانت چیزی را به اندازه چند ثانیه بگیری و این اتفاق در خونه مامان طوبی افتاد . عزیزم بیاد داشته باش که زیبایی ها را در دست و قلبت نگه داری   ...
13 شهريور 1392

پرواز

اولین پرواز زندگیت را در چند روز مانده به چهارماهگیت انجام دادی امیدوارم پروازهای معنوی و فکری زیبایی را در تمام عمرت داشته باشی
8 شهريور 1392

صبر

پسرمان دنیاامد و من هنوز کم صبرم پسرم گاهی میگرید و من صبر می کنم صبر صبر و تمام می شود و با تو بلند صحبت می کنم ولی بعد از تمام شدن گریه هایت گریه های مادرست که شروع می شود
23 مرداد 1392

اختیار دست هایت

چند روزی است که متوجه شده ای که میتوانی اختیار دستت را داشته باشی به دستت نگاه می کنی و ان را حرکت  می دهی. پسرم به یاد داشته باش که همیشه می توانی اختیار دستت را  داشته باشی اختیارش را داشته باشی تا اگر کاری انجام میدهد درست باشد .اگر قلمی در دست می گیرد درست قلم بزند.و اگر چیزی می گیرد چیزهای درست را در خود جای دهد.و اگر چیزی می اورد حلال بیاورد.   فرزندم دستت را به دستان خدا میسپارم تا خدا به خوبی ها راهنمایت باشد     ...
15 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره عشق می باشد